در حال بارگزاری ...
وقتی با منفی نگریِ خود درگیر هستید چه کاری باید انجام دهید؟
منفی نگری با داشتن احساسات منفی متفاوت است. احساسات به تنهایی حس خالص هستند – شادی، آرامش، غمگینی، عصبانیت. آنها وجود دارند تا به ما نشان دهند که در یک موقعیت ممکن است چگونه عمل کنیم، و کمک کنند تا بتوانیم عملکرد بهتری داشته باشیم. ضمن اینکه به ما نشان می دهند چه اتفاقی ممکن است در ارتباط با دیگران رخ دهد.
منفی نگری بر محور ترس و نگرانیست. یعنی موقع منفی نگری به جای اینکه به آنچه می خواهید فکر کنید، در مورد چیزهایی فکر می کنید که نمی خواهید. وقتی که درگیر افکار منفی می شوید، افکاری مثل خود محوری، میل به محق بودن، مقایسه خود با دیگران یا موقعیتی که می خواستید در زندگی داشته باشید، آنگاه در قدردانی از دیگران دچار مشکل هستید، یا متوجه می شوید که افکار گستاخانه ای در مورد جهان بینی دیگران دارید.
اینجاست که باید راه حلی برای روبرو شدن با منفی نگری خود پیدا کرده و در جهت رفع آن اقدامی نمایید.
اینکه ما به چیزهای تهدیدکننده و به ظاهر بد اهمیت بیشتری می دهیم تا چیزهای مثبت یا شاد، یک واقعیت است. هنگامی که در خطر باشیم، دور می شویم و آن خطر سوگیری منفی ما را توجیه می نماید. چون یک مکانیسم بقاست.
وقتی مجروح می شویم، مرگ یکی از عزیزانمان را تجربه می کنیم، یا یک چیز گرانبها را از دست می دهیم، احساساتی پیرامون آن رویدادها درون ما به وجود می آید. در حالی که این احساسات ممکن است در درون ما نوسان داشته باشند، بالا و پایین شوند اما فقط احساسات هستند. آنها مثل زالو انرژی شما را نمی مکند. و شما هنوز هم می توانید به طور کلی نسبت به زندگی خود احساس مثبتی داشته باشید.
یک نگاتیو عکاسی پس زمینه تاریکی دارد، در حالی که پازتیو آن روشن تر است. و این دو با هم کار می کنند تا یک تصویر کامل را تشکیل دهند. در زندگی هم همینطور است.
اما زمانی که تمرکز کلی شما بر روی چیزهای منفیست و انتظار و پذیرش چیزهای خوب در زندگی برایتان دشوار می شود، می توان گفت که طرز فکری منفی در حال شکل گیری در ذهن شماست.
با وجود تأکیدات بسیاری که در عصر حاضر بر مثبت بودن می شود، ممکن است فراموش کنیم که بشر همه احساسات را تجربه می کند و اشکالی ندارد گاهی احساسات واقعی دیگری را تجربه کنیم که در دسته مثبت قرار نمی گیرند. احترام گذاشتن به احساسات منفی خودخواهانه یا بی اعتنایی به دیگران نیست. بلکه انجام این کار صادقانه و احترام گذاشتن به خود است.
هر احساسی باید به شکل آگاهانه به عنوان یک چیز «خوب»، و چیزی که در آن لحظه وجود دارد، در آغوش گرفته شود. احساسات منفی ناشی از آسیب یا غم در بدن شما احساس خوبی ایجاد نمی کنند، اما مال شما هستند. آنها چیز بدی نیستند و به شما صدمه نمی زنند.
در آغوش گرفتن احساسات خود، چه منفی چه مثبت، خودآگاهی بیشتری ایجاد می کند. وقتی به این فکر می کنید که چرا حس خاصی را در یک لحظه خاص تجربه می کنید، می توانید چیزهای زیادی در مورد خودتان یاد بگیرید. آیا فکر می کنید ارزش شناختن ندارید؟
تفکر منفی جایی است که مشکلی در آن نهفته است. منفی نگری بر تصور جنبه تاریک و ترسناک «چه می شود»ها متمرکز است. اما نگرانی و ترس مزمن ما را به جایی نمی رساند.
تنها راه چاره آن این است که اتیکت مآبانه آن را در نطفه خاموش کنید.
تغییر ذهنیت منفی نیاز به تمرین کردن دارد، اما بدانید که با تمرین آن نهایتا به مهربان بودن با خودتان کمک خواهید نمود. هر کسی در زندگیش، سزاوار خوبی است. وقتی متوجه میشویم که در زندگیمان چقدر خوبی و نعمت وجود دارد، دیگر نمیتوانیم به شکل دیگری به جز مثبت نگری فکر کنیم.
منبع:
candacesmithetiquette.com
من یک عشق تدریس و آموزش دادنم که همیشه از خدا خواستم شغلی بهم بده که از شدت علاقه و لذت گذر زمان رو توش نفهمم و الان مواقعی که آموزش میدم و سر کلاس هستم دقیقاً همین حال رو دارم. در این سایت در کنار شما هستم تا با هم اتیکت، آداب معاشرت و رفتار حرفه ای رو یاد بگیریم تا بتونیم روابط بهتر و موثرتری با سایرین ایجاد کنیم، سریعتر به موفقیت برسیم و در نهایت دنیای بهتر و زیباتری برای خودمون و دیگران بسازیم. پس با ما درخشان باشید.