امسال دلم می خواست کار متفاوتی برای روز پدر انجام دهم و بعد از همفکری با خانواده عزیزم تصمیم گرفتم زندگینامه مختصری از پدر عزیز و بزرگوارم در سایت خود منتشر نمایم تا هم یادشان برای ما و بعدها زنده بماند هم از این به بعد هر کار خیری از طرف این برند و تیم ما انجام شد با نام و یاد ایشان صورت پذیرد. پس به سراغ اسناد پدر رفتم تا بتوانم بهتر از ایشان بنویسم. هرچند هم خواندنش برایم سخت بود و هم نوشتن از ایشان اما …
می نویسم تا بماند به یادگار و ثبت شود در دفتر ایام:
مهندس سید علی اصغر دشمن فنا یزدی در سال ۱۳۳۴ در شهرستان یزد و در خانواده ای متوسط متولد شد. او که فرزند آخر خانواده بود بعد از گذشت سه سال پدر خود را از دست داد و از آن پس در کنار مادر و خواهران و برادرانش زندگی را با کار و تلاش ادامه داد و در شرایط سخت آن زمان تلاش کرد تا تحصیلات خود را به بهترین شکل ادامه دهد.
بعد از اخذ دیپلم که آن زمان برای خیلی ها کافی به نظر می رسید وی تصمیم گرفت به تحصیلات خود ادامه دهد و توانست در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی شریف (آریامهر) پذیرفته شود. در سال ۱۳۵۶ نیز با فاطمه نیک یزدان که از خویشاوندان او بود ازدواج کرده و زندگی دانشجویی خود را شروع نمودند. در این میان هم انقلاب اسلامی و انقلاب فرهنگی دانشگاهها و انجمن اسلامی دانشجویی و … را با همه فراز و نشیب ها تجربه نمود.
بعد از اتمام تحصیل از چندین کشور دعوتنامه دریافت کرد من جمله ایالات متحده، ایتالیا، ژاپن و … اما تصمیم گرفت در ایران مانده و به زندگی خود ادامه دهد. در سال ۱۳۶۱ با خانواده به زادگاه خود یعنی شهر یزد بازگشت و پس از آن در اداره کل صنایع استان یزد مشغول به کار شد (که در این بین مشاور علمی سازمان پژوهشهای علمی صنعتی استان یزد را نیز بر عهده داشت و عضو سازمان نظام مهندسی کشور نیز بود).
مدتی بعد به اداره صنایع سنگین پیوست و سرانجام در سال ۱۳۶۶ در شرکت صنایع لاستیک یزد مشغول به کار شد. تا اینکه در سال ۱۳۷۰ برای ماموریت خرید دستگاه های ریکلیم لاستیک به کشور ایتالیا اعزام شد و بعد از بازگشت از این سفر چیزی نگذشت که دچار عارضه کبدی شده و پس از حدود یکماه درد و رنج در سن ۳۷ سالگی و شب عید غدیر به دیار ابدی شتافت.
و یادداشتی از همکاران ایشان که امروز میان اسناد پیدا کردم :
«یادی از یک همکار از دست رفته
مرحوم سید علی اصغر دشمن فنا یزدی در سال ۱۳۳۴ در شهرستان یزد متولد شد. او در سال ۱۳۵۹ در رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه صنعتی شریف فارغ التحصیل و تا سال ۱۳۶۶ در پستهای مختلف دولتی که آخرین آن نمایندگی صنایع سنگین استان یزد بود انجام وظیفه نمود. مرحوم مهندس سید علی اصغر دشمن فنا از همکاران متعهد، زحمتکش، صبور و بدون ادعایی بود که همکاریش را با مجتمع صنایع لاستیک یزد از سال ۶۶ و در اوایل مراحل اجرایی پروژه آغاز نمود و با وجود امکانات ناچیز و شرایط نامساعدی که در آن هنگام در سایت وجود داشت هرجا که نیاز بود قبول مسئولیت می نمود و صادقانه حداکثر توان خویش را در انجام سریع و مطلوب امور بکار می بست.
دید عمیق و مسئولانه و نکته بینی های ظریف او در جریان نظارت بر ساخت و نصب بیش از ۳۰٫۰۰۰ متر مربع سوله در قالب گزارشات منظمی که ارائه می نمود منعکس است و این گزارشات در حال حاضر جزئی از اسناد با ارزش شرکت بحساب می آید. پس از آغاز مراحل اجرایی پروژه ریکلیم او همواره و در تمامی مراحل فعالانه حضور داشت و در خیلی از موارد نقطه نظرات و پیشنهادات سازنده و راهگشایی ارائه می نمود و این علاوه بر وظیفه سنگینی بود که بعنوان ناظر کارهای تاسیساتی برعهده داشت. همه همکاران لاستیک یزد بعینه شاهد و ناظر بودند که او تا آخرین مراحل بیماری بدون هیچگونه شکوه و شکایتی و حتی بدون آنکه بخواهد با ابراز آن از بار مسئولیتهای خود بکاهد تا جایی که رمق در بدن داشت در سایت حضور یافت و تنها زمانی با اصرار زیاد همکاران به استراحت پرداخت که دیگر زمان زیادی با سفر ابدیش فاصله نداشت.
آری مهندس دشمن فنا فرصت آنرا نیافت تا در آستانه راه اندازی و بهره برداری از پروژه ریکلیم شاهد و ناظر به ثمر رسیدن نهالی باشد که خود همواره با دلسوزی بخش مهمی از رنج و زحمت آنرا به دوش کشید. یاد و خاطره این همکار صمیمی از دست رفته همیشه در لوح خاطره کارکنان مجتمع صنایع لاستیک یزد و آیندگان محفوظ خواهد ماند. ضمن طلب رحمت و مغفرت از درگاه احدیت برای این عزیز از دست رفته امید است خداوند جایگاهی شایسته عطایش فرماید.
مدیریت و کارکنان مجتمع صنایع لاستیک یزد. »